بایگانی برچسب: محمدرضا رستمی

روایت و راوی حیرت

سخت‌ترین کار برای من نوشتن از رضا رستمی است، چرا که ما دوست و رفیق روزهای سخت بودیم.
بعضی‌ها می‌گویند خبرنگار فلان حوزه بود، بعضی‌ها می‌گویند در فلان حوزه خوب شروع کرد، عده دیگر از رفقای مشترک می‌گویند اگر عکس گرفتن را ادامه می‌داد، عکاس خوبی می‌شد و… به نظرم این‌ها همه فروکاستن یک آدم است در یک کلیشه فقط به این خاطر که او برای ما دیگری است و ما برای شناخت خودمان نیاز داریم یک دیگری که یک چیزی هست، داشته باشیم تا بعد معلوم شود خودمان که هستیم؛ یعنی با وضعیت او ما چطور تعریف می‌شویم.

ادامه‌ی خواندن

صرف «صبحانه، نهار، شام» به همراه امید

 محمدرضا رستمی فرهیختگان/المیرا حصارکی: محمدرضا رستمی سال‌ها است که در روزنامه‌ها و خبرگزاری‌ها از فیلم‌ها و اجرا‌های اهالی ادب و هنر می‌نویسد، این در حالی است که حالا قرار است روزنامه‌ها از اجرای او بنویسند.
 محمدرضا رستمی قرار است در جشنواره امید حضور داشته باشد و اولین اجرایش را روی صحنه ببرد. طبیعی است که او این روزها دغدغه‌های زیادی در سر داشته باشد اما اصلی‌ترین دغدغه‌اش همین اجرایش است:«یک روز بیشتر به اجرا نمانده و طبیعی است که تمام فکر و ذکرم این باشد که چطور می‌شود اجرای خوبی برای مردم و داوران به نمایش گذاشت. بنابراین باید بگویم دغدغه، که چه عرض کنم تمام فکر و ذکر این چند روزه‌ام جشنواه امید و اجرای نمایش «صبحانه، نهار شام» است. تئاتر امید اولین و تنها جشنواره خصوصی در حوزه تئاتر است که با همت پیام دهکردی شکل یافته، پایه‌ریزی شده و ادامه پیدا کرده، اما حالا قرار است چهارمین دوره‌اش از همین فردا آغاز شود. ادامه‌ی خواندن