روایت و راوی حیرت

سخت‌ترین کار برای من نوشتن از رضا رستمی است، چرا که ما دوست و رفیق روزهای سخت بودیم. بعضی‌ها می‌گویند خبرنگار فلان حوزه بود، بعضی‌ها می‌گویند در فلان حوزه خوب…

کشتار روزمرگی در جمعه کشدار

«جمعه مثل یک سال می­مونه صبحش مث بهاره، ظهرش مث تابستون، عصرش پاییز و غروبش زمستون» این تکه از دیالوگ مرد دوچرخه‌ساز، جان‌مایه نمایش «جمعه‌­کشی» است. جمعه‌ها تمام نمی‌شوند و…