همه مقصران جمعه سیاه و تکرار فاجعه‌ای که کرونا رقم زد/دولت‌مردان یا مردم

همه مقصران جمعه سیاه و تکرار فاجعه‌ای که کرونا رقم زد/دولت‌مردان یا مردم

این جمعه هم سیاه شد، بر اساس آمار اعلام‌شده از سوی وزارت بهداشت امروز جمعه ۲ آبان‌ماه، ۳۳۵ نفر از هم‌وطنانمان جان خود را از دست دادند. اینکه کشته‌های کرونا در ایران از روزی سی، چهل و پنجاه نفر روند صعودی داشته و به ۶ برابر افزایش پیداکرده، قطعاً به یک عامل برنمی‌گردد و عوامل متعددی در شکل‌گیری این بحران دخیل است.

این جمعه هم سیاه شد، بر اساس آمار اعلام‌شده از سوی وزارت بهداشت امروز جمعه ۲ آبان‌ماه، ۳۳۵ نفر از هم‌وطنانمان جان خود را از دست دادند.
اینکه کشته‌های کرونا در ایران از روزی سی، چهل و پنجاه نفر روند صعودی داشته و به ۶ برابر افزایش پیداکرده، قطعاً به یک عامل برنمی‌گردد و عوامل متعددی در شکل‌گیری این بحران دخیل است. اگر فقط مردم را به خاطر رعایت نکردن پروتکل‌های بهداشتی مقصر بدانیم، فرو کاستن بحران به یک عامل با سه زیرشاخه است. (مردم ماسک نمی‌زنند، فاصله اجتماعی را رعایت نمی‌کنند و به سفر می‌روند.).


برای ارایه تحلیل درست از چرایی اوج‌گیری مرگ‌ومیر کرونا عوامل دیگری را باید به تک عامل مردم اضافه کرد.
قطعاً دولتمردان (همه نهادهای درگیر) به دلیل آشفتگی در برنامه‌ریزی و عدم انسجام در اجرا نتوانسته‌اند این بحران را کنترل کنند. در هفته گذشته تعداد قابل‌توجهی خبر، این آشفتگی را تأیید می‌کرد. یکی از فرماندهان نیروی انتظامی اعلام کرد «ما بعضی از وظایف نیروی انتظامی در حوزه کرونا را از رسانه‌ها می‌شنویم» (نقل به مضمون)، وزیر بهداشت در سخنانش از اینکه باید برای اجرای برنامه‌های پیشگیرانه و کنترلی التماس کند، شکایت کرد. سوی دیگر ماجرا مدیران بیمارستانی خبر از تکمیل ظرفیت دادند، و از آن سو وزیر بهداشت هشدار داد خبری از کمبود در ظرفیت بیمارستانی نیست و…. رئیس‌جمهور که رئیس ستاد ملی مقابله با کرونا است؛ در همین هفته از نبود پروتکل جامع کشوری گفت و شکایت کرد و نماینده مجلس پیشنهاد داد برنامه‌های پیشگیری از شیوع کرونا، استانی تدوین شود.


این فقط نمونه‌ای از چند خبر بود؛ اگر به این اخبار پیشنهادهای طب سنتی، مخالفان سیاسی دولت، تحلیل‌گران این‌سو و سوداگران آن‌سو را اضافه کنیم به این پرسش می‌رسیم؛ آیا ما در یک بلبشو ایرانی به سر می‌بریم که همه می‌خواهند خدمت کنند؛ اما ناخواسته گرفتار موازی‌کاری، تداخل، تعارض و -واژگانی ازاین‌دست- شده‌اند.
هر کسی ساز خودش را می‌زند و به‌جای اینکه یک سمفونی از هماهنگی شنیده شود، صدای قیژقیژ بی‌ربط سازها به گوش می‌رسد. به واقعیت صحنه و آنچه پیش روی ماست که همانا تعداد جان‌باختگان در هفته گذشته است، اگر نگاه کنیم، این واقعیت آشکار می‌شود که سازها ناهماهنگ می‌نوازند و عده‌ای از مردم را به سمت‌وسویی هول می‌دهد که به باورهای غلط در خصوص فراگیری کرونا روی بیاورند.


بعضی از مردم در حمله‌های دمادم امواج عجیب‌وغریبی که این‌همه رسانه ساخته‌اند به این باور رسیده‌اند یا نمی‌گیرند و یا گرفته و پادزهر دارند یا اگر فلان گیاه را بجوشانند، کار تمام است.
بعضی دیگر از ما مردم به دامن قوی تئوری‌های توطئه افتاده‌ایم که دولت می‌خواهد فلان کار را بکند و اعلام افزایش جان‌باختگان واقعی نیست و پوشش امر دیگری است و…درنهایت کار خودشان است.


افزایش سفرها، ترددهای بی‌مورد و عدم رعایت پروتکل‌های بهداشتی و چه بسیار موارد درگیر در قضیه کرونا ریشه در عدم انسجام مدیریت بالادست داشته و این مسئله به آشفتگی دامن می‌زند.
آشفتگی‌ها و تنش‌هایی که از بالا و توسط نیروهای سیاسی به جامعه منتقل می‌شود جامعه را دچار سردرگمی کرده و عامل تن ندادن بخشی از مردم به پروتکل‌های بهداشتی است. مثلاً حسن روحانی برای حفاظت مدیریت اجرایی کشور به مجلس شورای اسلامی نمی‌رود؛ اما محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس سفرهای استانی انجام می‌دهد و به بیمارستان‌ها سرکشی می‌کند. به گمان شما این رفتارهای متضاد به جامعه سرایت نکرده و تعارض را در سطوح پایین‌تر دامن نمی‌زند؟


آنچه باید اتفاق بیفتد؛ جدا کردن و تفکیک گروه‌های مرجع است. حداقل در مسئله کرونا که به جان عزیزانمان افتاده و هرروز مطابق آمار عمر صدها نفر را کوتاه می‌کند، باید مراجع و نهادهای تصمیم‌گیری نیروهای اجتماعی اعم از متخصص بهداشت و درمان گرفته تا علوم اجتماعی باشند. باید کار را به پزشکان و متخصصان آزمایشگاهی و… جامعه شناسان، رفتارشناسان، روانشناسان و… سپرد؛ مراجع سیاسی باید ذیل تعاریف و پروتکل‌های تعریفی این گروه‌های مرجع اقدام کنند و دست از تبلیغات زودهنگام و دیرهنگام و به‌هنگام توصیه‌شده مشاورانشان بردارند و به عبارتی کار را لااقل در این‌ یک فقره به کاردان بسپارند.


آنچه مسلم و محرز است تا زمانی که تنش‌های سیاستمداران برای مدیریت کشور در این موضوع خاص یعنی کرونا به یک جمع‌بندی نرسیده و کنترل نشود و منافع و مضار کلان و بلندمدت آن محاسبه نگردد و مسئله کرونا را فارغ از درگیری‌های سیاسی در سطح مسائل اجتماعی نبینند، جامعه نیز واکنش‌های منطقی نسبت به پروتکل‌های بهداشتی به‌طور عموم نشان نخواهد داد و این بحران در زمستان و پس‌ازآن ادامه خواهد داشت و افزایش آمار جان‌باختگان و تکرار روزهای سیاه را به چشم خواهیم دید.


پ.ن. یک: قطعاً سایر کشورها هم‌ چنین درگیری‌هایی را در سطوح سیاسی دارند. کما اینکه در رفتار سیاست‌مداران آن کشورها دیده‌ایم.
پ.ن.دو: در این کوتاه نوشته به عامل اقتصادی اشاره نشد چرا که امر مستقل دیگری است.

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *