دیوی که فراموشی آن را بیدار می کند

۹بم دی ۱۳۸۲ چهار روز پس از زلزله بم یادداشتی نوشتم که در روزنامه جام جم چاپ شد که می توانید اینجا بخوانید :فراموشی بزرگترین نعمت است ؛ لااقل وقتی پدیده ای مثل مرگ عزیزان وجود دارد. اصلا فراموشی مایه حیات است.مرگ هرچند هولناک باشد ، فقط خاطره ای موهوم در حافظه می ماند؛ تنها یک تصویر که بخشهایی از آن هم با برداشت ها کامل می شود. زلزله های وحشتناک که یک ملت را به اوج هیجان حسی می رساند و همه را در لحظه ها و روزهای اول در کنار هم قرار می دهد هم بتدریج به یک تصویر تبدیل می شود. بم مثل رودبار، بوئین زهرا و طبس خاطره خواهد شد. این مساله قابل انکار نیست اما این فراموشی که از آغاز هفته دیگر دامن همه را می گیرد ، فراموشی وحشتناکی است ؛ فراموشی ای که در عمق آن فجایع بعدی خفته است و سالها بعد آهسته سر بیرون کرده و چون دیو برمی خیزد و طلسم هیچ زن کرمانی ای هم نمی تواند آن را دوباره خواب کند. دیو آسیبهای اجتماعی همیشه بعد از وقایع طبیعی نادیده گرفته می شود و از آنجا که در هیچ جا آماری وجود ندارد، آماری هم از آسیب دیدگان اجتماعی که در معرض تهدید هستند نیز وجود نخواهد داشت . آمار کشته شدگان متفاوت و متناقض است ، شاید تعدادی پیدا نشوند ، اما بی شک تعداد زندگان معلوم است ، چون زنده اند و قابل شمارش. حتما کودکان بی سرپرست باقیمانده از زلزله بم را در ماههای آینده در خیابان شهرهای بزرگمان خواهیم دید، کودکانی که چهره شان از زلزله لرزیده است ؛ اما کسی آنها را به جا نمی آورد. حتما زنان بی سرپرست شده زلزله بم را ماههای آینده در خیابان های شهر خودتان خواهیم دید اما فراموشی مزمن مجال آن را نمی دهد که آنها را به خاطر بیاوریم . کودکان و زنان بی سرپرست ، جوانان که در آن شهر با هزار بدبختی شغلی دست و پا کرده بودند و امروز شغلی ندارند. زنانی که در آستانه تهدید بوده اند که امروز به خاطر از هم پاشیدگی خانواده در دامن خطر قرار گرفته اند. دختران و پسرانی که عمق فاجعه و بوی مرگ پیچیده در شهر آنان را مجاب به فرار از شهر می کند و آنانی که می مانند شرایط اقلیمی ، روانی ، گرایش به موادمخدر را در روحشان زمزمه می کند، مردانی که دچار معلولیت شده اند و چشمان نگران خانواده از ماههای آینده به دستان خالی آنهاست ، مهاجرت و…بلای بلایای طبیعی این است که مسوولان و هموطنان ، مردگان را فراموش نمی کنند اما زندگان به فراموشی سپرده می شوند. هرچند به نظر برسد تعداد آسیب دیدگان اجتماعی این فاجعه کم باشد ، اما نباید فراموش شوند. نادیده گرفتن آسیب دیده اجتماعی امروز در دهه آینده خود را نشان می دهد، قطعا فراموش کردن مهاجران جنگ تحمیلی و فرآیند آسیبهای اجتماعی آن را امروز می بینیم ! خانه ها احتمالا تا ۱۰سال دیگر ساخته خواهد شد ، اما روح آدمی دیر ترمیم می شود، بهتر است با برنامه ریزی اصولی و تدوین سیاست آماری دقیق ، دیو آسیبهای اجتماعی بعد از بلایای طبیعی را بیدار نکنیم.

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *