بایگانی دسته: سینما

بشنوید|بازخوانی یک سرگذشت؛ سعید راد

سعید راد بازیگر توانمند سینمای ایران یک مرداد ۱۴۰۳ چشم از جهان فروبست، مردی بلندبالا که روزگاری قهرمان سینمای روشنفکری و بدنه بود، با «خداحافظ رفیق» «امیر نادری» قد کشید و با «صادق کرده» «ناصر تقوایی» به ثبات رسید و با «سفر سنگ» «مسعود کیمیایی» به فئودالیسم ریشه‌دار ایرانی پایان داد، بعد از انقلاب با «عقاب‌ها» «ساموئل خاچیکیان» دوباره اوج گرفت؛ اما به‌اجبار ممنوع‌التصویر شد و ۱۸ سال از سینما و وطن دور ماند. او در فصلی دیگر از زندگی حرفه‌ای و کاری با «دوئل» «احمدرضا درویش» به سینما و ایران بازگشت و. سعید راد از اواسط ۱۴۰۲ گرفتار دردی جانکاه شد و در سه مرداد ۱۴۰۳ در خاک وطن آرام گرفت. به بهانه چهلمین روز از درگذشت او مروری به کارنامه‌اش کرده‌ایم که بد نیست.

نوشته: الهه خسروی

خوانش و تنظیم: حسین قره

نگاهی به مینی‌سریالی که این روزها تمام شد «در انتهای شب»؛ قصه ماهی و تُنگی که ارزش شکستن داشت/ بازپس‌گیری ارزش‌های زندگی بعد از مسیر قهرمانانه از دل تاریکی

مینی‌سریال در انتهای شب از آن کارهایی بود که بدون هیاهو و جنجال تلاش کرد تا زندگی را عین زندگی روایت کند و به نفع خانواده و ارزش‌های در حال نابودی آن تصویر سازی کرده و برای آن مصداق یافته و در عمق یک روز کش‌دار – که پس‌زمینه آن فراموشی مادری است و برف – شعله‌ای هر چند کوچک را روشن نگه دارد.

ادامه‌ی خواندن

برای سالروز درگذشت زنده یاد شکیبایی خسروی سینمای ایران؛ یاغیِ روشنفکر/ محبوب مهرجویی؛ تراز وثوقی و قریبیان کیمیایی/ شخصیت‌های مرزی که او ساخت با ما زندگی می‌کنند

کارش را سال‌ها پیش از انقلاب با تئاتر آغاز کرده بود و در استودیوهای دوبله به‌جای شخصیت‌های روی پرده دیالوگ می‌گفت؛ از سال ۴۲ و از نوزده‌سالگی روی صحنه رفت؛ اما با عباس جوانمرد گوهرش کشف شد و به بازیگری حرفه‌ای روی صحنه بدل شد.

ادامه‌ی خواندن

نگاهی به سریال افعی تهران؛ پیمان معادی، سامان مقدم و روایت سخت زندگی و واقعیت/ نابودی کودکی و نیشی که افعی تهران به همه می‌زند

این روزها سریالی که مخاطبان بسیاری را به خود جلب کرده، افعی تهران است. روایتی واقعی از آنچه در زیر پوست این پایتخت و سرزمین می‌گذرد، بدون اغراق و تحمیل اراده و خواسته نویسنده و کارگردان به اثر، کاری که در عین سادگی و نزدیکی به زندگی، پر زحمت است و سخت به دست می‌آید.

ادامه‌ی خواندن

نگاهی به سه اثر اقتباسی به بهانه اکران نسخه مرمت‌شده «ناخدا خورشید» در موزه سینما؛ ناصر تقوایی استاد روایت در داستان و قاب تصویر/ از توطئه‌ها علیه دایی جان تا مرگ ناخدا در طلوع یک روز

از مسیر سوزان و آفتاب تفتیده کوچه پس‌کوچه‌های بندرلنگه با طاق‌های شکسته که موریانه‌هایش «تشنه مرگ» شده‌اند تا نقش چوب‌ دوام آورده است و اهل هوا «بادجن» را از خانه تن بیرون می‌کشند؛ تا هجوم مردمانی که هر سال خون شهید از قالی می‌شویند در «مشهد اردهال» تا رزق و رونق و روزی به کسب‌وکار و دارهای قالی‌شان بیاید. از مردمانی که اربعین با بیرق‌هایی که دست‌های بریده بر آن‌ها گلدوزی شده است و پای نوحه «بخشو» دایره‌وار در مسجد بوشهر سینه می‌زنند؛ تا مردمانی که از زندگی در پایتخت شلوغ و گره خورده مشاغل خرده‌پا دارند و شاکی هستند، همه اینها و چه بسیار دیگر بخشی از مستندسازی استاد روایت، ناصر تقوایی است.

ادامه‌ی خواندن