حسین قره : دوستی داشتم در طریقت خودش، صاحب طریق و آن ، طریقت بی طریقی بود. گیر و گور و گره ای نبود که با دست و دندان این بابا برخورد نداشته باشد. در عنفوان جوانی وقتی ما را صبح سحر و بین الطلوعین میدید، میگفت : « به به می بینم نماز می خوانی ». اگر دو ساعت از سحر گذشته شما را میدید که چشمتان پف دارد و قی گوشه آن بسته، کنایهآمیز میگفت « به به می بینم که نماز صبح ات قضا شده » . کی به این بابا دست خط داد بود که شما نماینده خداوندگار متعالی هستی ، الله اعلم . ادامهی خواندن
طریقت بی طریقان
پاسخ دهید