در میان این همه هیاهو و چوب حراج بر پیکر اخلاق زدنها،جوانی برومند که ۳۵ سال داشت و تازه دوره چلچلییش رسیده بود، خودش را به آتش سپرد تا جان دختری ۹ ساله نجات دهد و با دادن ماسک خود مرگ را سلام کرد و جان پاک را برای دیگری خواست . امید عباسی اول یک پرسش بزرگ است و آن اینکه اگر هر کدام از ما در آن سانحه بودم چه میزان دیگردوستی در ما بود . چقدر به اولین غریزه و مبنای حیات و زندگی ( خوددوستی ، اصل بقاء) لگام میزدیم تا جان دیگری را بر اساس خواست و وظیفه اخلاقی به او بدهیم . ما برای لذتهای اندک زندگی تمام وقت در تلاش هستیم و برای ناکام گذاشتن ناکامی و درد و رنج تمام قد ایستادهایم . بی شک اگر به هر کدام ما میگفتند که مرگ زودهنگام میخواهی یا با درد حتی به اندازه یک ساعت، قطعاً مرگ زودهنگام را انتخاب میکردیم . اما یادمان باشد امید عباسی وقتی ماسک خود را به آن کودک میداد ادامهی خواندن
امید عباسی آتشنشان قهرمانی که از خاکستر برخاست
۱ پاسخ