خشک آمد کشتگاه من
در جوار کشت همسایه
گرچه می گویند: “میگریند روی ساحل نزدیک
سوگواران در میان سوگواران”
قاصد روزان ابری، داروگ! کی میرسد باران؟
بر بساطی که بساطی نیست
در درون کومه ی تاریک من که ذرهای با آن نشاطی نیست
و جدار دندههای نی به دیوار اتاقم دارد از خشکیش میترکد
-چون دل یاران که در هجران یاران-
قاصد روزان ابری، داروگ! کی میرسد باران؟
شعر نیما یوشیج
سلانه حسین علیزاده