
سختترین کار برای من نوشتن از رضا رستمی است، چرا که ما دوست و رفیق روزهای سخت بودیم.
بعضیها میگویند خبرنگار فلان حوزه بود، بعضیها میگویند در فلان حوزه خوب شروع کرد، عده دیگر از رفقای مشترک میگویند اگر عکس گرفتن را ادامه میداد، عکاس خوبی میشد و… به نظرم اینها همه فروکاستن یک آدم است در یک کلیشه فقط به این خاطر که او برای ما دیگری است و ما برای شناخت خودمان نیاز داریم یک دیگری که یک چیزی هست، داشته باشیم تا بعد معلوم شود خودمان که هستیم؛ یعنی با وضعیت او ما چطور تعریف میشویم.