محمد فاضلی:ترکیب بی اعتمادی و عدم شفافیت ظرفیت اصلاحات را از حکومت می گیرد

محمد فاضلی جامعه‌شناس در سومین نشست «شورش حاشیه بر متن؛ خوانش جامعه شناختی وقایع اخیر کشور» دانشگاه تهران به علل اعتراضات بنزینی آبان ۹۸ پرداخت و گفت: ترکیب بی اعتمادی و عدم شفافیت ظرفیت اصلاحات را از حکومت می گیرد.

ریشه همه اتفاقات اخیر کیفیت حکمرانی در ایران در ۴۰-۵۰ سال اخیر است. اگر تغییرات کیفیت حکمرانی را بر اساس داده های بانک جهانی از سال ۱۹۹۶ تا ۲۰۱۶ را بین ۶ کشور ایران، ترکیه، شیلی، گرجستان، هند و قطر بررسی کنیم، مشخص می شود که ایران در وضعیت مناسبی قرار ندارد.

در چند شاخص تغییرات اندازه کنترل فساد، میزان اثربخشی حکومت، میزان ثبات سیاسی و پرهیز از خشونت، کیفیت تنظیم گری دولت از نظر تجارت و صدرات، حاکمیت قانون، میزان پاسخگویی، ایران نسبت به کشورهایی که ذکر کردم وضعیت بدتری دارد.

اگر در کشور این شاخص های حمکرانی در مدت ۲۲ سال نه تنها بهبود پیدا نکند بلکه بدتر شود، چه انتظاری داریم غیر از اینکه فقر و حاشیه نشینی و خشونت افزایش پیدا کند؟ بر اساس بانک های اطلاعاتی دیگر هم همین وضعیت وجود دارد.

سوال این است که ما چرا به این وضعیت افتادیم؟
ما درگیر وضعیتی هستیم که ریشه آن چرخه فلاکت است. این چرخه ناشی از فقدان بی طرفی حکومت است. مهمترین ویژگی یک حکومت بی طرفی است و حکومت ایران همه صورت های بی طرفی را نقض کرده است. نقض بی طرفی ایدئولوژیک، اقتصادی، فرهنگی(حتی در موسیقی، کتاب، تئاتر و فیلم بی طرفی را رعایت نکردیم)، اجتماعی(برخی سبک های زندگی نفی شده و مذموم تلقی می شود)، قضایی و سیاسی از این دست است.

عواقب نقض بی طرفی این است که دایره افراد مورد اعتماد حکومت محدود می شود. احساس شهروندی درجه بندی شده به وجود می آید و شاهد پیدایش تقسیم بندی های خودی و غیر خودی هستیم. این وضعیت سبب شده که خطای خودی ها بی عقوبت شود و کردار ناخودی ها عقوبت سخت داشته باشد. در این وضعیت انبوهی از صداهای ناشنیده پدید می آید و گروه های مختلف احساس می کنند در این فرایند چیزی را باخته اند.

این وضعیت یک شرایط بی اعتمادی را پدید آورده است. بی اعتمادی مستقیماً سبب ناکارآمدی می شود و شجاعت را از بروکرات ها برای تصمیم گیری می گیرد.

ناکارآمدی سبب فساد می شود و این چرخه بی اعتمادی حلقه ای را تشکیل می دهد که مستقیماً سبب نابرابری می شود. این وضعیت یک عملکرد خود تقویت شونده دارد. این چرخه تولید بی اعتمادی می کند و این بی اعتمادی فزاینده با فساد و ناکارآمدی تقویت می شود.

وقتی کل بروکراسی فاسد شد دیگر ایدئولوژی هم کار نمی کند بلکه افرادی را می طلبد که بر روابط پولی موجود سوار باشند.

ترکیب بی اعتمادی و عدم شفافیت ظرفیت اصلاحات را از حکومت می گیرد و این چرخه با یک عامل به شدت تحریک شده و آن هم سیاست خارجی پر تنش است. این سیستم تا منابع را در اختیار دارد می تواند ثبات داشته باشد اما وقتی دسترسی منابع اش کاهش پیدا کند، -مثل اتفاقی که بعد از برجام برای ما افتاد- به سمت انفجار می رود.

انبوه فقرا در وضعیت این حمکرانی ناکارآمد و عقب ماندگی توسعه به افزایش ظرفیت خشونت منتهی می شود.

جمعیت کشور مولد نیاز هستند. می توانیم با سرمایه گذاری بر نانوتکنولوژی و بیوتکنولوژی و رشد تعداد مقالات و… پیشرفت هایی در بخش هایی داشته باشیم اما اینها شاخص وضعیت کلی کشور نیست و ایران جایگاهی در صنعت جهان ندارد. مانند کره شمالی که در مسئله هسته ای پیشرفت دارد اما از نظر صنعتی هیچ است.

حاکمیت اگر می خواهد این وضعیت را درمان کند و چرخه قهقرایی بی اعتمادی، فساد، نابرابری و خشونت تعدیل شود، باید بررسی کند که تمام مواردی که بی طرفی خود به عنوان حکومت نقض می کند را رفع کند و تلاش کند بی طرفی را رعایت کند.

این اشتباه است که کل مسئله نقض بی طرفی را نادیده بگیریم و این قضایا را صرفاً فتنه خارجی تحلیل کنیم.

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *